زمان جاری : یکشنبه 17 تیر 1403 - 11:07 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


سلام مهمان گرامي؛
مهمان گرامي، براي مشاهده تالار با امکانات کامل ميبايست از طريق ايــن ليـــنک ثبت نام کنيد


آیا میدانید؟ ایا میدانید :






تعداد بازدید 31
نویسنده پیام
amin15 آفلاین



ارسال‌ها : 985
عضویت: 2 /9 /1390
سن: 22
تشکرها : 12
تشکر شده : 590
آرزوي بزرگ

همه درصف ايستاده بودند و به نوبت آرزوهايشان را مي گفتند. بعضي ها آرزوهاي خيلي بزرگي داشتند. بعضي ها هم آرزوهاي بسيار كوچك و پست! نوبت به او رسيد. از او پرسيدند: چه آرزويي داري؟ گفت : مي خواهم هميشه به ديگران ياد بدهم، بي آنكه مدعي دانستن (دانايي) باشم. پذيرفته شد! گفتند چشمانت را ببند! چشمانش را بست. وقتي چشمانش را باز كرد، ديد به شكل درختي در يك جنگل بزرگ در آمده است! با خود انديشيد: حتما اشتباهي رخ داده، من كه اين را نخواسته بودم!

سالها گذشت. روزي داغي اره را بر روي كمر خود حس كرد. بازانديشيد: عمر به پايان رسيد و من بهره خويش را از زندگي نگرفتم! با فريادي غمبار سقوط كرد. نفهميد چه مدت خواب بود يا بيهوش! با صدايي غريب؛ كه از روي تنش بلند مي شد؛ به هوش آمد. تخته سياهي بر ديوار كلاسي شده بود.


امضای کاربر : من دیوانه ام... ” دیوانه ” کسی است که از دانستن و فهمیدن بسیار دیوانه شده او دیوانه نیست عاقلیست در پوست دیوانه . دیوانه آدمی است خود را جدا کرده از جمع ، جمعی که او را درک نمی کنند نه خنده هایش را نه گریه هایش را . او تنهاست ، تنها در مسیری ، مسیری که قصد حرکت در آن را ندارد چون دلیلی برای حرکت ندارد …
دوشنبه 03 بهمن 1390 - 20:40
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
پرش به انجمن :


تماس با ما | آرزوي بزرگ | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS