زمان جاری : یکشنبه 17 تیر 1403 - 10:29 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


سلام مهمان گرامي؛
مهمان گرامي، براي مشاهده تالار با امکانات کامل ميبايست از طريق ايــن ليـــنک ثبت نام کنيد


آیا میدانید؟ ایا میدانید :






تعداد بازدید 48
نویسنده پیام
sahra آفلاین



ارسال‌ها : 160
عضویت: 7 /12 /1390
محل زندگی: كرج
سن: 24
تشکرها : 146
تشکر شده : 117
بدشانسى

شوهر مریم چند ماه بود که در بیمارستان بسترى بود. بیشتر وقت‌ها در کما بود و گاهى چشمانش را باز مى‌کرد و کمى هوشیار مى‌شد. امّا در تمام این مدّت، مریم هر روز در کنار بسترش بود.یک روز که او دوباره هوشیاریش را به دست آورد از مریم خواست که نزدیک‌تر بیاید. مریم صندلیش را به تخت چسباند و گوشش را نزدیک دهان شوهرش برد تا صداى او را بشنود. … شوهر مریم که صدایش بسیار ضعیف بود در حالى که اشک در چشمانش حلقه زده بود به آهستگى گفت: «تو در تمام لحظات بد زندگى در کنارم بوده‌اى. وقتى که از کارم اخراج شدم تو کنار من نشسته بودى. وقتى که کسب و کارم را از دست دادم تو در کنارم بودى. وقتى خانه‌مان را از دست دادیم، باز هم تو پیشم بودى. الان هم که سلامتیم به خطر افتاده باز تو همیشه در کنارم هستى. و مى‌دونى چى می‌خوام بگم؟» مریم در حالى که لبخندى بر لب داشت گفت: «چى مى‌خواى بگى عزیزم؟»

شوهر مریم گفت: «فکر مى‌کنم وجود تو براى من بدشانسى میاره!»


امضای کاربر : خدايا توانايي بده تا
آنكس كه صادقانه يادم مي كند را
عاشقانه يادش كنم
آمين
دوشنبه 29 اسفند 1390 - 02:13
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از sahra به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: pixpic & tabrizi &
pixpic آفلاین




ارسال‌ها : 2197
عضویت: 1 /7 /1390
سن: 26
شناسه یاهو: roj2pix
تشکرها : 843
تشکر شده : 1473

پاسخ : 1 RE بدشانسى

وجود خیلی از خانم ها بدشانسی میاره، الان من خوش شانسم


امضای کاربر :
دوشنبه 29 اسفند 1390 - 14:22
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
rozi آفلاین




ارسال‌ها : 1690
عضویت: 20 /8 /1390
محل زندگی: تهران
تشکرها : 1
تشکر شده : 1

پاسخ : 2 RE بدشانسى

بابا این دیگه آخر نامردیه والا....همیشه نوک فلش بدیها سمت زنهاست...این هم زحمت بکش اخرشم اینو بهت بگن

وای که ادم میخواد بعضی هارو خفه کنه......

فرمانده دیدی همش تو شروع میکنی ها


امضای کاربر :
دوشنبه 29 اسفند 1390 - 15:16
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
tabrizi آفلاین




ارسال‌ها : 755
عضویت: 15 /6 /1390
محل زندگی: تبریز
سن: 22
تشکرها : 521
تشکر شده : 357

پاسخ : 3 RE بدشانسى

فرمانده رو خفه کنی؟

گناه داره بابا


امضای کاربر :
دوشنبه 29 اسفند 1390 - 23:13
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
پرش به انجمن :


تماس با ما | بدشانسى | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS