زمان جاری : یکشنبه 17 تیر 1403 - 10:28 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


سلام مهمان گرامي؛
مهمان گرامي، براي مشاهده تالار با امکانات کامل ميبايست از طريق ايــن ليـــنک ثبت نام کنيد


آیا میدانید؟ ایا میدانید :






تعداد بازدید 100
نویسنده پیام
sahra آفلاین



ارسال‌ها : 160
عضویت: 7 /12 /1390
محل زندگی: كرج
سن: 24
تشکرها : 146
تشکر شده : 117
اينگونه با من رفتار ميكني

پياده از کنارت گذشتم، گفتي:" قيمتت چنده خوشگله؟!"

سواره از کنارت گذشتم، گفتي:" برو پشت ماشين لباسشويي بنشين!"

در صف نان، نوبتم را گرفتي چون صدايت بلندتر بود!

در صف فروشگاه نوبتم را گرفتي چون قدت بلندتر بود!

زيرباران منتظر تاکسي بودم، مرا هل دادي و خودت سوار شدي!

در تاکسي خودت را به خواب زدي تا سر هر پيچ، وزنت را بيندازي روي من!

در اتوبوس خودت را به خواب زدي تا مجبور نشوي جايت را به من تعارف کني!

در سينما نيکي کريمي موقع زايمان فرياد کشيد و تو پشت سر من بلند گفتي:"زهرمار!"

در خيابان دعوايت شد و تمام ناسزاهايت، فحش خواهر و مادر بود!

در پارک، به خاطرحضور تو نتوانستم پاهايم را دراز کنم!

نتوانستم به استاديوم بيايم، چون تو شعارهاي آب نکشيده ميدادي!

من بايد پوشيده باشم تا تو دينت را حفظ کني!

مرا ارشاد مي کنند تا تو ارشاد شوي!

تو ازدواج نكردي و به من گفتي زن گرفتن حماقت است!

من ازدواج نكردم و به من گفتي ترشيده ام!

عاشق که شدي مرا به زنجير انحصارطلبي کشيدي!

عاشق که شدم گفتي مادرت بايد مرا بپسندد!

من بايد لباس هايت را بشويم و اطو بزنم تا به تو بگويند خوش تيپ!

من بايد غذا بپزم و به بچه ها برسم تا به تو بگويند آقاي دکتر!

وقتي گفتم پوشک بچه را عوض کن، گفتي بچه مال مادر است!

وقتي خواستي طلاقم بدهي، گفتي بچه مال پدر است


امضای کاربر : خدايا توانايي بده تا
آنكس كه صادقانه يادم مي كند را
عاشقانه يادش كنم
آمين
جمعه 04 فروردین 1391 - 14:09
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 4 کاربر از sahra به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: shntpy & tabrizi & rozi & pixpic &
shntpy آفلاین




ارسال‌ها : 332
عضویت: 13 /10 /1390
محل زندگی: كرج
سن: 46
تشکرها : 239
تشکر شده : 195

پاسخ : 1 RE اينگونه با من رفتار ميكني

هر چند قول داده ام اما اين يكي بد جوري ميسوزونه نميشه جواب نداد

پیاده از کنارم گذشتی و اخمت سهم نگاه مشتاق من بود و لبخندت نصیب آنکه سواره بود .

سواره از کنارم گذشتی و مرا اصلاً ندیدی و کرشمه ات را

به آنی ارزانی دادی که قیمت ماشینش از خونبهای من بیشتر بود .

در صف نان صدای لطیفت نانوای خسته را به وجد آورد و نوبتم را گرفتی

و بروی خودت هم نیاوردی .

زیر باران خیلی قبل تر از تو منتظر تاکسی بودم اما ماشین که آمد

آب گل آلود را بر من پاشید و جلوی تو ایستاد .

در تاکسی که نشستم آرزو کردم کنارم ننشینی تا اگر ماشین تکانی خورد

و به تو خوردم، حیوان خطابم نکنی در جواب عذرخواهیم .

در اتوبوس بین ما نرده آهنی بود، جایم را اگر به تو تعارف میکردم

میگفتی یا دیوانه است یا مرض دارد .

در سینما، دیدم که تهمینه میلانی تمام مردان را شیطان تصویر کرده

کفرم درآمد، نیکی کریمی جیغ زد و گفتم زهرمار .

دعوا که کردم، او که میدانست مادر و خواهرم را بیشتر از خودم دوست دارم

به آنها ناسزا گفت تا بیشتر بسوزم .

آزادی ات را صاحبان قدرت گرفتند، همانان که از قدرت ثروت اندوختند

و تو که مدل ماشین پسرانشان را میدیدی دست و پایت شل میشد .

من ازدواج نکردم چون تو چشم و همچشمی داشتی و به انگشتر

سه میلیونی نظر داشتی، تازه این فقط یک حلقه بود از زنجیر خواسته هایت .

صفت ترشیده را اولین بار از خودت شنیدم، کوچکتر بودی

یادت هست میگفتی معلم ریاضیتان شوهر نکرده ، گفتی ترشیده .

عاشق که شدم تلفنم را قطع میکردی و بهانه ات حضور میهمانهایتان بود .

عاشق که شدی، فردا که مادر میشوی را ندیدی ؟

دلت نمیخواهد همسر پسرت را بپسندی ؟ تو و مادرم یکی هستید!

من باید اضافه کاری کنم تا تو در هر میهمانی لباسی جدید بپوشی تا به تو بگویند خوش تیپ .

من باید شبها هم کار بکنم تا تو سفره ات رنگین باشد و به تو بگویند کدبانو .

خسته از اضافه کاری برگشتم و گفتی پوشک بچه را عوض کن

چون من ناخنهایم را تازه لاک زده ام .

وقتی خواستی طلاق بگیری ، "گفتند" بچه مال پدر است! من نگفتم ، همان دینی گفت که تو برایش از پس اندازمان سفره ابوالفضل می انداختی و یکهو خواب میدی که باید به حج بروی.، آنهم در اوج گرفتاریمان .

آری، اینچنین است خواهر من! رفتارهای زشت ما از پس هم می آیند .

تو چنان کردی که خشم در دل من ها کاشتی و من ها شکستند و بسته به صبرشان دو فوج شدند

آنان که ضعیفتر بودند خرد شدند و خشمشان کینه شد و کینه شان عقده و در هر کوی و برزن و بازار از هر اندک قدرت خود نهایت سوء استفاده را کردند و بر تو تاختند .

اما آنان که یا قویتر بودند یا از تو ها کمتر زخم خوردند، خشمشان هم کمتر بود و کینه هاشان نیز

اینان هنوز چشم امید دارند به وطن که بتواند و برآنند که نیک بمانند .

خوشحالم حالا که میخواهی تغییر کنی

من هم برآنم که بهتر باشم و شادتر باشیم

در کنار هم، من و تو ای هموطن،

بدون هر نوع بغض و کینه و تبعیض جنسی

مایی بهتر برای فردا و آینده ای بهتر


امضای کاربر : بر لب درياي حسرت

خانه اي دارم قديمي

از تمام دار دنيا

دوستي دارم صميمي

گاه و بيگاه يادي از من ميكند

با مرامش شرمسارم مي كند
جمعه 04 فروردین 1391 - 14:40
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 3 کاربر از shntpy به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: sahra / tabrizi / pixpic /
sahra آفلاین




ارسال‌ها : 160
عضویت: 7 /12 /1390
محل زندگی: كرج
سن: 24
تشکرها : 146
تشکر شده : 117

پاسخ : 2 RE اينگونه با من رفتار ميكني

عجب

اين دفعه رو نديد ميگيريم


امضای کاربر : خدايا توانايي بده تا
آنكس كه صادقانه يادم مي كند را
عاشقانه يادش كنم
آمين
جمعه 04 فروردین 1391 - 16:06
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
tabrizi آفلاین




ارسال‌ها : 755
عضویت: 15 /6 /1390
محل زندگی: تبریز
سن: 22
تشکرها : 521
تشکر شده : 357

پاسخ : 3 RE اينگونه با من رفتار ميكني

داشتیم آقای نوری؟


امضای کاربر :
شنبه 05 فروردین 1391 - 01:57
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
sahra آفلاین




ارسال‌ها : 160
عضویت: 7 /12 /1390
محل زندگی: كرج
سن: 24
تشکرها : 146
تشکر شده : 117

پاسخ : 4 RE اينگونه با من رفتار ميكني

عيب نداره آيسان جان عذرخواهي كردند


امضای کاربر : خدايا توانايي بده تا
آنكس كه صادقانه يادم مي كند را
عاشقانه يادش كنم
آمين
شنبه 05 فروردین 1391 - 10:07
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
rozi آفلاین




ارسال‌ها : 1690
عضویت: 20 /8 /1390
محل زندگی: تهران
تشکرها : 1
تشکر شده : 1

پاسخ : 5 RE اينگونه با من رفتار ميكني

ولی خدایی من با هردو مطلب موافقم....بدون غرور عرض کردم...


امضای کاربر :
شنبه 05 فروردین 1391 - 16:34
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
pixpic آفلاین




ارسال‌ها : 2197
عضویت: 1 /7 /1390
سن: 26
شناسه یاهو: roj2pix
تشکرها : 843
تشکر شده : 1473

پاسخ : 6 RE اينگونه با من رفتار ميكني

چی شد صحرا خانم شما که گفتی آقای نوری اومده طرف شما ...

اما این مطلبش یه چیز دیگه می گه ...


امضای کاربر :
شنبه 05 فروردین 1391 - 18:59
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
sahra آفلاین




ارسال‌ها : 160
عضویت: 7 /12 /1390
محل زندگی: كرج
سن: 24
تشکرها : 146
تشکر شده : 117

پاسخ : 7 RE اينگونه با من رفتار ميكني

آره ؟

دقت كن

اول مطلبش يه جورايي ضد ما بود ولي در نهايت اومد اينطرف


امضای کاربر : خدايا توانايي بده تا
آنكس كه صادقانه يادم مي كند را
عاشقانه يادش كنم
آمين
شنبه 05 فروردین 1391 - 19:08
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
pixpic آفلاین




ارسال‌ها : 2197
عضویت: 1 /7 /1390
سن: 26
شناسه یاهو: roj2pix
تشکرها : 843
تشکر شده : 1473

پاسخ : 8 RE اينگونه با من رفتار ميكني

اونجوری خواسته آخرش سرتون کلاه بذاره و از دلتون در بیاره، اولش مهمه


امضای کاربر :
شنبه 05 فروردین 1391 - 20:29
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
soheila آفلاین




ارسال‌ها : 205
عضویت: 27 /12 /1390
محل زندگی: tehran
سن: 30
تشکرها : 132
تشکر شده : 1

پاسخ : 9 RE اينگونه با من رفتار ميكني

هر دو راست گفتن..


شنبه 05 فروردین 1391 - 21:29
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
shntpy آفلاین




ارسال‌ها : 332
عضویت: 13 /10 /1390
محل زندگی: كرج
سن: 46
تشکرها : 239
تشکر شده : 195

پاسخ : 10 RE اينگونه با من رفتار ميكني

بابا كوتاه بياين من كه رسما اعلام كردم طرف خانمها هستم

تمام


امضای کاربر : بر لب درياي حسرت

خانه اي دارم قديمي

از تمام دار دنيا

دوستي دارم صميمي

گاه و بيگاه يادي از من ميكند

با مرامش شرمسارم مي كند
یکشنبه 06 فروردین 1391 - 00:14
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
پرش به انجمن :


تماس با ما | اينگونه با من رفتار ميكني | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS