زمان جاری : یکشنبه 17 تیر 1403 - 10:16 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


سلام مهمان گرامي؛
مهمان گرامي، براي مشاهده تالار با امکانات کامل ميبايست از طريق ايــن ليـــنک ثبت نام کنيد


آیا میدانید؟ ایا میدانید :






تعداد بازدید 47
نویسنده پیام
omid09390 آفلاین



ارسال‌ها : 433
عضویت: 30 /7 /1390
محل زندگی: سيستان وبلوچستان-سراوان
سن: 18
شناسه یاهو: omidnosrti
تشکرها : 253
تشکر شده : 315
ماجرای ملاحسن و سیلی خوردن از دختر زیبا!!؟؟

حکایتی دیگر از از کتاب " اسرار اللطیفه و الکسیله "

لقمان فرزند ابوجعفر مانول نقل کرده است که :

روزی آخوندی گرانمایه به نام شیخ ملاحسن در ایام قحطی کاشان

برای گرفتن جیره ی حکومتی به مرکز شهر رفت و مردم شهر را دید که در صفی طولانی ایستاده اند

و در انتظار گرفتن قوت روزانه ی خود هستند .

مرد و زن همه از بامدادان منتظر بودند .

آخوند روشندل نیز به جمعیت پیوست و همچون دیگران به انتظار ایستاد و در دل می گفت :

همانا اکنون خداوند تبارک و تعالی از من بسیار خشنود است که همچون دیگران هستم و از قدرت دینی خوداستفاده نمی کنم ..

از قضا کسی که روبروی ملاحسن ایستاده بود دختری زیباروی با پیراهن و دامنی بسیار رنگین بود اما شیخ ملا حسن با خود گفت من اسیر شیطان نمی شوم و چشمان خود را بر زمین دوخت

چندی نگذشته بود که مردم شاهد اتفاق عجیبی شدند .

دختر زیبا روی با عصبانیت سیلی درناکی را روانه ی ملاحسن کرد و فریاد زد " حرامزاده ".

مردم مات و مبهوت در تعجب ترجیح دادند

از صف خود خارج نشوند اما ساعتی نگذشته بود که باز دخترک سیلی دردناکتری را روانه ی شیخ کرد و با صدای بلند تری فریاد زد :

" پست فطرت

اما شیخ ملا حسن مظلوم در صف ایستاده بود و از خود دفاعی نمی کرد .

تعدادی خواستند از صفشان خارج شوند و ببینند چه شده است تا اگر هتک ناموسی شده سر ملا را از تن جدا کنند که فریاد سربازان حکومتی بلند شد

و مردم دریافتند جیره رسیده است .همهمه ای بلند شد و همه ماجرا را رها کردند و رو به سوی سربازان کردند .

تا شب همه ی مردم جیره ی خود را گرفتند .

هنگام برگشتن به خانه تعدادی از دوستان ملاحسن به او گفتند تو را چه شده بود و چه کردی که آن دختر بر تو سیلی زد ؟

شیخ ملا حسن , این آخوند صاحب کرامت فرمود:

"والله در صف که ایستادم فکر خدا و خدمت به خلق بر من مستولی شده بود . آن دختر دامن ریبایی بر تن کرده بود و من چیز عجیبی در دامن او دیدم .

دامن آن دخترک لای ماتحتش گیر کرده بود و ماتحت آن زیبا رو متبرج شده بود .

تشكر يادتون نر................


امضای کاربر :










دوشنبه 30 آبان 1390 - 20:52
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 2 کاربر از omid09390 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: rozi & tabrizi &
rozi آفلاین




ارسال‌ها : 1690
عضویت: 20 /8 /1390
محل زندگی: تهران
تشکرها : 1
تشکر شده : 1

پاسخ : 1 RE ماجرای ملاحسن و سیلی خوردن از دختر زیبا!!؟؟

اینجوریشو دیگه ندیده بودیم......ممنون


امضای کاربر :
دوشنبه 30 آبان 1390 - 21:20
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
پرش به انجمن :


تماس با ما | ماجرای ملاحسن و سیلی خوردن از دختر زیبا!!؟؟ | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS