با هیجان می پرسد: کمترین لرزشی در صدایم احساس می كنی؟! و پاسخ می شنود: ابدا! این سوال را مطرح می کند تا ثابت کند ایثار برای جانهایی که نجات شان مدیون اوست یک رابطه یک جانبه نبوده است. "پدر اهدای خون ایران" هنوز به سلامت اولین روزیست که با بخشیدن هدیه جانبخش خونش ، هم آغوش مادری را با لذت داشتن عطیه ای الهی به نام فرزند گرم نگه داشت و هم سایه عطوفت مادر را بر سر نوزاد، گسترد.
به گزارش ایسنا، «پدر یا سلطان اهدای خون ایران»، وقتی برای نخستین بار خون اهدا می كرد نمی دانست زندگی دوبارهای را برای یك مادر و نوزادش به ارمغان آورده است. نوزادی كه هنوز پا به جهان نگذاشته، تولدی دوباره یافت.
درست 50 سال پیش ، وقتی سید محمد حسن شیخ الاسلامی، دانشجوی سال آخر پزشكی دانشگاه جندی شاپور بود، هیاهویی در بخش زنان و زایمان بیمارستان اهواز به پا شد. مادری در حین عمل زایمانش به خون نیاز پیدا كرده بود و حیات مادر و نوزادش در گروی دریافت خون بود.
خودش در این باره می گوید: «در آن زمان تشكیلاتی برای دریافت خون وجود نداشت و مردم حتی از اسم خون می ترسیدند، چه برسد به اینكه بخواهند اجازه بدهند كسی خونی از آنها بگیرد.
به همراه استاد و چند تن از همكلاسی هایم مشغول سركشی از بیماران بودیم كه چند نفر سراسیمه و مضطرب وارد بخش شدند و از مردم درخواست كردند بروند و خون بدهند چرا كه زن جوانی در حین زایمان به علت خونریزی شدید و سختی عمل، هر آن ممكن است تلف شود و نوزادش نیز از دست برود.
وقتی دیدم كسی برای این امر داوطلب نمیشود از استادم اجازه گرفتم و برای اهدای خون اعلام آمادگی كردم. اتفاقا گروه خونیام هم كه O مثبت بود، با مادر جوان عربتبار تطابق داشت. »
دانشجوی جوان دانشگاه جندی شاپوراهواز، پس از اهدای خون از سرنوشت مادرو فرزند بی خبر ماند. تا اینكه فردای آن روز طی بازدید از بخش زنان و زایمان بیمارستان، دریافت كه هر دو نفر -هم مادر و هم نوزادش- جانی دوباره یافته اند.
خودش این دیدار را اینطور تعریف می كند: «یادم می آید به همراه استاد و همكارانم بالای سر همان مادر جوان اهوازی بودیم كه نگاهش چرخید سمت من و روی چشمهایم كه ثابت شد چند قطره اشك از گوشه چشمانش سرازیر شد. این اتفاق اولین نوری بود كه به قلب من تابید و مرا به شدت متاثر كرد به گونه ای كه با خود می گفتم اگر بناست با یك مرتبه خون دادن بتوانم جان دو نفر را نجات بدهم، پس چرا این كار را ادامه ندهم؟»
اكنون 50 سال از آن روز گذشته و دانشجوی پزشکی آن روزها همچنان خون اهدا می كند. اشکهای زن خوزستانی کار خودشان کردهاند، سایهاش بالای سر بچهاش مانده و داغ کودک متولد نشدهاش به دلش نمانده است.
از دكتر شیخ الاسلامی درباره خودش میپرسیم، و این گونه پاسخ میدهد: «متولد 1314 هستم. در ابتدا پزشك عمومی بودم. اما كمی بعد در دانشگاه شیراز موفق به اخذ دو تخصص پاتولوژی كلینیكال و پاتولوژی آناتومیكال شدم. به علت علاقه شدیدی كه به اهدای خون و انتقال خون داشتم، مرا برای ادامه تحصیل به لندن اعزام كردند و در دانشگاه لندن فوق تخصص خون گرفتم. »
دکتر می گوید: «به مدت 20 سال استاد دانشگاه علوم پزشكی شیراز بودم و حالا چند سال است كه بازنشسته شدهام و عضو هیات علمی بازنشسته دانشگاهم. هنوز همكاری تنگاتنگی با انتقال خون دارم و و همكار افتخاری سازمان هستم. البته در حال حاضر در آزمایشگاه خصوصی خودم هم مشغول فعالیت هستم. »
غیر قانونی خون می دهم!
او ركورددار گینس است اما ركورد او با دیگر ركوردها تفاوت چشمگیری دارد
پدر اهدای خون ایران سه ركورد جهانی در امر انتقال خون دارد كه مهمترین آن ركورد بالاترین آمار اهدای خون است که چند سالیست از آن اوست و در كتاب ركوردهای گینس هم ثبت شده است.
رقم اعجاب انگیز اهدای خون دکتر شیخ الاسلامی 77 ساله در آخرین نوبتی که او به یک پایگاه انتقال خون مراجعه کرد، به 190 رسیده است.
او توضیح می دهد: «علاوه بر ركورد تعداد اهدای خونی كه در دنیا داشتم و در حدود یک ونیم تا دو ماه قبل در آخرین باری كه خون اهدا كردم به 190 امین بار بالغ شد، اگر بنا باشد هر بار که 500 سیسی خون اهدا می کنم ، دست كم جان سه نفر نیازمند به خون و فرآوردههای خونی را از مرگ نجات بدهد می توانم بگویم تاكنون 570 نفر را از مرگ حتمی نجات دادهام.»
وی می افزاید: «ركورد دومی كه دارم پشت سر گذاشتن مرز سنی معمول برای اهدای خون است. این سن در تمام دنیا بین 16 تا 65 سال را در بر می گیرد. از 65 سالگی به این خاطر كه انسان وارد سن كهنسالی شده و خسته و رنجور میشود، بهتر است اهدای خون صورت نگیرد. اما با وجود اینكه 77 سال دارم، هنوز هم هر سه ماه یك بار خون اهدا میكنم. این کار البته به طور غیرقانونی انجام می شود و اقدامی نادر و یگانه در تمام دنیا است. »
شیخ الاسلامی یك ركورد عجیب دیگر هم دارد. او 16 ماه تمام، بدون وقفه ماهی یك بار خون داده است در حالی كه طبق قوانین بینالمللی از سن 16 تا 65 سالگی، مردان هر سه ماه یكبار و بانوان هر چهار ماه یكبار میتوانند خون اهدا كنند.
وی در این باره توضیح می دهد: «در دوران دفاع مقدس كه مسول انتقال خون شیراز بودم به دنبال كسی میگشتم كه شش ماه تمام ماهی یك بار خون از وی بگیرم و حتی در قبال آن هزینهاش را هم پرداخت كنم كه بتوانم تحت مراقبتهای پزشكی، بر روی وی بررسی و مطالعه کرده و متوجه شویم چه كمبودی در این فرد پس از یك ماه خون دادن اتفاق میافتد تا نتیجه را به صورت یك مقاله علمی در دنیا عرضه كنیم. »
داوطلبی پیدا نشد، هیچ كس حاضر نمیشد و همه میترسیدند. اما دکتر در نهایت یك شب به این نتیجه رسید كه خودش باید این كار را انجام بدهد: از آن روز 16 ماه تمام، بدون وقفه ماهی یك بار خون دادم و هر بار زیر نظر یك اكیپ پزشكی كامل قرار داشتم و هیچ گونه مشكلی در هیچ وضعیتی حتی ماه مبارك رمضان برایم پیش نیامد. این كار در تمام جهان بازتاب داشت.
او اضافه می کند: «سالها عضو اكیپ اضطراری سازمان انتقال خون ایران بودم و هرگاه ذخایر خونی در كشور كاهش پیدا میكرد، طی تماسی از ما درخواست میشد كه مبادرت به اهدای خون كنیم ، حتی اگر از آخرین مرتبه اهدای خون یک و نیم یا یک ماه بیشتر نگذشته بود.»
وقتی با شیخ الاسلامی صحبت می كنم سرزندگی و شادابیاش متعجبم می كند. با وجود پشت سر گذشتن 77 بهار، كوچكترین لرزشی كه نشانه ضعف باشد را در صدایش حس نمی كنی. او خودش اهدای خون مستمر و دعای خیر مردم را كه همواره بدرقه راهش است را راز بزرگ سلامتی اش می داند و می گوید: «تا كنون هیچ مشكلی برای سلامتی من پیش نیامده است و در این سن كاملا روبه راه و سرحال هستم. باید بگویم این سلامتی و چابكی را آن هم در این سن تا حدود زیادی مدیون اهدای خون میدانم. »
وی ادامه می دهد: «از فواید اهدای خون مستمر این است كه فرد با انجام این عمل تمامی سكتههای قلبی، مغزی، مشكلات ریوی، مشكلات عروقی، بالا بودن اسید اوریك ، قند و همگی را پشت سر میگذارد. طول عمر و شادابی و سرحالی اهداكننده مستمر در واقع از جمله فواید اهدای خون است. فرد با اهدای خون سلامتی و طول عمرش را تضمین و شادابی خود را حفظ میكند. پس هر دو طرف بهره نیكو میبرند. هم خون دهنده و هم خون گیرنده.»
پدر اهدای خون ایران تاكید می كند: «من در یك خانواده روحانی بزرگ شدهام و ایمان دارم یكی از علل سلامتی من دعاهای خیری است از سوی افرادی كه جان دوباره از دریافت خون یافتهاند و این دعاها برای همیشه بدرقه راهم است. »
سازمان انتقال خون را خانه دوم خودم میدانم
شیخ الاسلامی بارها تكرار می كند كه جنبه الهی، انسانی و قرآنی اهدای خون برایش همیشه هدف بوده است و با وجود اینكه بارها و در محافل رسمی و غیررسمی از او تجلیل شده اما معتقد است در درجه اول انسانها برایم مهم هستند و به تجلیل و تقدیر راغب نیستم. هدف من انسانهایی هستند كه از مرگ نجات مییابند و می دانم اجر من و پاداش من دعای همین بیماران است كه نزد خداوند هم محفوظ است.
سید محمد حسن شیخ الاسلامی، نام شناخته شدهای در مجموعه انتقال خون است. از برخورد پرسنل سازمان انتقال خون از او می پرسم، توضیح می دهد: «من در بیشتر شهرستانها بنا به دعوت پایگاهها و دانشگاهها حضور داشته و خون اهدا كردهام و سوابقم ثبت است. اما بیشتر در شیراز خون اهدا كردهام كه محل سكونتم بوده است و تا منزلم 15 دقیقه فاصله بیشتر ندارد. برخورد كاركنان سازمان بسیار محترمانه و از روی محبت و قدردانی است و من سازمان انتقال خون را خانه دوم خودم میدانم.»
وی كه در دوران دفاع مقدس، مسئول اداره پایگاه انتقال خون استان فارس بود، از خاطرات خود در آن دوران می گوید: «در دوران دفاع مقدس، من و همكارانم روزها میگذشت كه به منزل نمیرفتیم و در سازمان تلاش میكردیم تا برای رزمندگانی كه جانشان را كف دستشان میگذاشتند تا از وطن و خاكشان دفاع كنند، خون تهیه كنیم. ما خودمان را موظف میدانستیم كه مردم را تشویق كنیم به سازمان بیایند و خون اهدا كنند تا بتوانیم خونها را با سرعت به جبهه بفرستیم. »
وی ادامه می دهد: «یادم میآید با تمام روحانیون شیراز از جمله آیت الله شهید دستغیب، دیدارهایی داشتیم تا ایشان در منبرها و سخنرانیهایشان مردم را به خاطر خدا و انسانیت به امر اهدای خون تشویق و ترغیب كنند كه همین طور هم شد و صفهای طولانی در زیر آفتاب و باران در پایگاه شیراز تشكیل میشد و عجیب آن است كه از دانشجو تا فرد عادی و كوچك و بزرگ حتی دختران و پسران دبستانی میآمدند كه خون اهدا كنند و چون شرط سنی لازم را نداشتند، پیش آمده بود كه به ما حقیقت را نمیگفتند.
به عنوان مثال یكی از آنها 14 ساله بود و میگفت 17 سالهام تا بتواند خون اهدا كند تا دین خود را ادا كرده باشد. حتی اقلیتهای مذهبی نیز به علت عرق به میهن میآمدند و در صف می ایستادند. ما با شور عجیبی روبرو بودیم. برخی گریه میكردند و اشك میریختند تا ما از آنها خون بگیریم. حتی پیش آمده بود كه وقتی از بعضی مراجعه کنندگان به علت نداشتن شرایط لازم مانند وزن كم، فشار خون پایین و ... خون دریافت نمیشد ، با ما برخورد فیزیكی میكردند و اعتراض می کردند که چرا ازآنها خون نمیگیریم.»
پایان بخش صحبتهای پدر اهدای خون ایران کلامی برگرفته از قرآن كریم است: انسان با اهدای خون كار خدایی میكند. چرا كه تنها خداوند میتواند جان بدهد و آن را باز پس ستاند.