زمان جاری : یکشنبه 17 تیر 1403 - 11:31 بعد از ظهر
نام کاربری : پسورد : یا عضویت | رمز عبور را فراموش کردم


سلام مهمان گرامي؛
مهمان گرامي، براي مشاهده تالار با امکانات کامل ميبايست از طريق ايــن ليـــنک ثبت نام کنيد


آیا میدانید؟ ایا میدانید :






تعداد بازدید 44
نویسنده پیام
amin15 آفلاین



ارسال‌ها : 985
عضویت: 2 /9 /1390
سن: 22
تشکرها : 12
تشکر شده : 590
بهار خزان

در بهاران به خویش می گویم کاش عمر گذشته بازآید

در خزانم غمی چو باده ناب فارغ از رنج هر نیاز آید

می شوم مست روزهای خزان زان همه دلبری فریبایی

جان فدای تو نقش بند وجود نفس هستی و ذات زیبائی

من تو را جویم وتو را خواهم که به غیرازتونیست منظوری

با منی آنچنان که چون جانی ای که چون جان ز چشم مستوری

من چه گویم که هرچه مست توئی بی فروغت نمود و بودی نیست

خلعت بی بدیل هستی را جز تو جانان و تارو پودی نیست


امضای کاربر : من دیوانه ام... ” دیوانه ” کسی است که از دانستن و فهمیدن بسیار دیوانه شده او دیوانه نیست عاقلیست در پوست دیوانه . دیوانه آدمی است خود را جدا کرده از جمع ، جمعی که او را درک نمی کنند نه خنده هایش را نه گریه هایش را . او تنهاست ، تنها در مسیری ، مسیری که قصد حرکت در آن را ندارد چون دلیلی برای حرکت ندارد …
شنبه 03 دی 1390 - 00:07
نقل قول این ارسال در پاسخ گزارش این ارسال به یک مدیر
تشکر شده: 1 کاربر از amin15 به خاطر این مطلب مفید تشکر کرده اند: rozi &
پرش به انجمن :


تماس با ما | بهار خزان | بازگشت به بالا | پیوند سایتی RSS